قصه من و عشق تو...

ساخت وبلاگ

از یک جایی به بعد

دلت میخواهد همه چیز را واگذار کنی

نامه استعفایت را روی میز دنیا بگذاری …

کیفت را برداری و به دورترین جایی که

می شناسی بروی

چای بنوشی

سیگارت را دود کنی

و به هیچ چیز فکر نکنی …

از یک جایی به بعد

دلت میخواهد خودت باشی

تنها خودت

و حافظه ای که هیچ کس را

به خاطر نمی آورد …!

قصه من و عشق تو......
ما را در سایت قصه من و عشق تو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabzroo بازدید : 45 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1402 ساعت: 12:59

سی و چند سالگی یک زن را هرکسی نمی‌فهمد. سی و چند سالگی یک زن یعنی جمعِ دلفریبی و شیطنت ضربدر وقار و متانت.زن سی و چند ساله را توی یک مهمانی با لباس شب مشکی و موهایی که از پشت سر جمع کرده باید دید، لباس بلندی که گاه روی زمین کشیده میشود، خرامیدنش و گام‌های شمرده شمرده‌اش را.زن سی و چند ساله تازه اول پختگی‌ست، سرشار از هوشی زنانه و زیبایی دوچندان. شبیه نسیم خنکی که عصر یک روز تابستانی روی پوست عرق کرده صورت می‌وزد، شبیه صدای دل‌انگیز خوردن باران روی برگها، شبیه هرچه که تو را وارد یک خلسه شورانگیز می‌کند.زن سی و چند ساله مخدری‌ست که زندگی را سر حال می‌آورد.زن سی و چندساله یک نقاشی بی‌نقص است از مجموعه هر آنچه می‌شود در یک قاب جمع کرد. قصه من و عشق تو......
ما را در سایت قصه من و عشق تو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabzroo بازدید : 56 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1402 ساعت: 12:45